چگونگی مرگ پسران کورش بزرگ
 
اطلا عات عمومی

دکتر « بدرالزمان قریب » ، متخصص زبان‌های باستانی ایران می گوید: من با نظر مرگ طبیعی یا اتفاقی کمبوجیه موافقم. کمبوجیه پادشاه جوانی بود که تا حبشه را تسخیر کرد ، باید بیمار شده باشد یا داستان هرودوت درست باشد.

بردیای دروغین با عنوان پسر واقعی کورش بزرگ بر تخت نشست و به دست داریوش بزرگ و هفت تن از یارانش کشته شد. پیش از آن بردیای واقعی به دست برادرش کمبوجیه کشته شد. و کمبوجیه نیز درگذشت و سلسله هخامنشی با پادشاهی داریوش بزرگ ادامه یافت. 
 
داریوش در کتیبه بیستون هر دو مطلب را ذکر کرده است. 
در کتیبه‌ بیستون ، قدیمیترین سند مکتوب زبان ایرانی و مهم ترین سند مکتوب دوره هخامنشی ، آمده است که کمبوجیه ، پسر کورش ، بر اثر « خویش مرگی » در گذشته است.
در جایی دیگر از همین کتیبه نوشته شده که « کمبوجیه بردیا را کشت ».
تفسیرهای گوناگونی از این عبارات توسط کارشناسان مختلف تاریخ و زبان باستان شده است. 
برخی مرگ بردیا را به داریوش بزرگ نسبت می‌دهند ، برخی دیگر واژه‌ی خویش مرگی درباره کمبوجیه را به خود کشی تعبیر می­کنند و روایت‌های دیگری نیز از آنها بنا به تعبیر واژگان و روایت‌های تاریخی وجود دارد. 

دکتر بدرالزمان قریب ، متخصص زبان‌های باستانی ایران ، به ویژه زبانهای فارسی باستان ، سغدی و پارتی که اجزای کتیبهی بیستون را بررسی میکند و مشغول آسیب شناسی این اثر مهم تاریخی است ، در گفتگوی اختصاصی با میراث خبر با بحث پیرامون کلمات کتیبهی بیستون بخش‌های نا‌گفتهای از تاریخ ایران باستان را روشن‌تر می‌کند.
 
• چه تعبیری از مرگ کمبوجیه در کتیبه‌ها موجود است؟

ـ یکی از نکات مورد بحث در کتیبه بیستون گفته‌های داریوش بزرگ درباره مرگ کمبوجیه ،پسر کورش بزرگ ، است. در آنجا آمده است:
« پس کمبوجیه به خویش مرگی مرد.» تاکنون درباره واژهی خویش مرگی نظرات گوناگونی داده شده است و برخی منظور از « خویش مرگی » را خودکشی ، برخی مرگ طبیعی یا مرگ در اثر سانحه دانستهاند. مطابق روایت هرودوت ، کمبوجیه به هنگام سوار شدن بر اسب ، به علت آسیبی که از خنجر بدو رسید ، در گذشت. به تازگی ایران شناس لهستانی ، « و. اسکالموفسکی (Wojciech Skalmowski)» اشتقاق جدید این واژه را از ریشه mark به معنی « آزار رساندن، کشتن » دانسته است. با این تعبیر ، این عبارت فارسی باستان را میتوان چنین معنی کرد: «پس کمبوجیه به علت آسیبی که به خود رساند ، مرد» ، که با گزارش هرودوت نیز مطابق است. 
 
• شما نظر اسکالموفسکی راجع به ریشه ی واژه ی «خویش مرگی» را قبول دارید؟
 
ـ من با تمام احترامی که برای اسکالموفسکی قائلم ، نظریه اش را در این خصوص قبول ندارم و بیشتر این واژه را از همان ریشه ـ mar یا « مردن » میدانم. در ادبیات ایرانی ، برای مرگ دو فعل وجود دارد ، یکی « کشتن » و یکی « مردن ». در فارسی باستان هم « کشتن » را کاملا تشخیص داده و آن را با فعل مشخصی بیان کردهاند. در مجموعهی واژگان محدود فارسی باستان ، « مردن » با « کشتن » تفاوت دارد. در اوستا هم همین طور است. چون تعداد لغات فارسی باستان خیلی کم است ، آسان می شود درباره آن قضاوت کرد. در کتیبهی بیستون در همان ستونی که می گوید: « کمبوجیه بردیا را کشت ، وقتی بردیا کشته شده بود مردم خبر نداشتند. » اما دربارهی مرگ کمبوجیه میگوید: « به خویش مرگی مرد. » اگر منظور از « خویش مرگی » این باشد که باعث آن خودش بوده است ، با داستان هرودوت مطابقت دارد. هرودوت می گوید: « خنجر کمبوجیه به رانش خورد ، عفونت کرد و چند روز بعد ، مرد.» یعنی معنی کشتن نمیدهد و مرگی است به دست خود. 
 
• پس کمبوجیه خودکشی نکرده بود؟ 

ـ من با نظر مرگ طبیعی یا اتفاقی موافقام. مرگی بوده که نه خودش خودش را کشته نه دیگری او را کشته است. کمبوجیه پادشاه جوانی بود که تا حبشه را تسخیر کرده بود ، پس باید بیمار شده باشد ، یا داستان هرودوت درست باشد. 
 
• به طور کلی ، فرضیه خودکشی تا چه حد در بستر فرهنگی ایران ، آن هم در مورد یک پادشاه پذیرفتنی است؟ 

ـ اصلا پذیرفتنی نیست. 
 
• چرا؟ 

ـ در تاریخ هخامنشی و ساسانی ندیدم که هیچ پادشاهی خودکشی کرده باشد. در دوره ساسانی که غیر ممکن است ، چون آنان کاملا زرتشتی بودند. در مورد اشکانیان اطلاعات خیلی زیادی نداریم اما تا آنجا که میدانیم کسی از پادشاهان این حکومت نیز خودکشی نکرده است. در دوره هخامنشی هم همین طور است. در میان پادشاهان آنان تا جایی که من مطالعه کردهام چنین چیزی سابقه نداشته است. به این ترتیب احتمال خودکشی در خاندان شاهی به خصوص برای شخص پادشاه خیلی ضعیف است. چون در بستر فرهنگی ما خودکشی سابقه ندارد. 
 
• آیا دگر آزاری مانند آنچه در کولیزیوم و در میان رومیان وجود داشته که از انداختن دو انسان به جان یکدیگر یا یک انسان با حیوانی درنده ، لذت میبردند یا قربانی کردن انسان در ایران آن دوره رواج داشته است یا خیر؟ 

ـ به هیچ وجه. قربانی کردن حیوانات مرسوم بوده است. البته با این کار نیز زرتشت مخالفت کرده بود. یکی از دلایلی که در مورد غیر زرتشتی بودن هخامنشیان مطرح می‌شود ، نیز همین قربانی کردن حیوان برای پادشاه است. به خصوص در مورد کورش بزرگ. روایت است که تعداد زیادی اسب برایش قربانی کرده بودند. 
 
• در برخی کتاب ها نقل شده است که استریس ، ملکهی خشایارشا چهارده فرزند از نجیب زادگان پارسی را به عنوان صدقه و آرزوی عمر دراز قربانی کرد. نظر شما درباره این بحث چیست؟ 

ـ این روایت از قول یونانیان مطرح شده است. پروفسور « پیر بریان (Pierre Briant)» هم روایتهای زیادی در مورد دربار هخامنشی نوشته است ، مثلا در مورد نفوذ ملکهها و کارهایی که هر یک انجام میدادند تا پسر خودشان شاه شود. اما این موارد مستند نیستند. تعداد روایتهای تاریخی زیاد است. اما اغلب این روایتها تنها از مکتوبات غیر ایرانی برگرفته شده است. من یک روایت را هنگامی میپذیرم که سند مکتوبی هم برای آن وجود داشته باشد. مثل روایت « خویش مرگی » کمبوجیه . 
 
• بنا براین منابع مورد استناد شما در این بحث دو منبع ایرانی و خارجی یعنی کتیبهی بیستون و هرودوت هستند؟ 

ـ بله. من برای عدم خودکشی کمبوجیه و مردن او به دو روایت کتیبهی بیستون و تاریخ هرودوت استناد کردهام. یکسانی هر دو روایت امکان استناد به آنها و در صد اطمینان به درستی این استدلال را فراهم میکند. 
 
• در بیستون نوشته شده است که بردیا به دست برادرش کمبوجیه کشته شده ، اما از سوی دیگر گفته می‌شود که بردیا را داریوش بزرگ کشته است. شما چه نظری در این خصوص دارید؟ 

ـ برخی گفته‌اند که داریوش بزرگ بردیای واقعی را کشته است و نام او را گئوماتا گذاشته است. اما چگونه می‌شود دو نفر در دو زمان متفاوت در یک مکان (پارس) خود را بردیا معرفی کنند؟ یکی گئوماتا و دیگری ویزداتا و هر دو هم در پارس. من بعید می‌دانم که بردیا به دست داریوش بزرگ و هفت نفر از نجیب زادگان درباری کشته شده باشد. برای اینکه با توجه به خصوصیاتی که هرودوت از دربار ایرانیان تعریف می‌کند ، بعید است چنین اتفاقی افتاده باشد. احتمال اینکه برادر ، برادر را کشته باشد ، بیشتر است. در غیر این صورت دودمان داریوش بزرگ نمی‌توانست ادامه پیدا کند. داریوش بزرگ پس از کشتن گئوماتا نشان داد که پادشاه لایقی است. او در عرض یک سال توانست شورشهای مختلفی را که در ایران بود ، بخواباند. درست است که بخش‌های وسیعی از ایران آن زمان را کورش برزگ فتح کرده‌بود و بخش‌هایی را نیز به آن افزوده بود ، اما نگه داشتن این سرزمین پهناور چندان ساده نبود.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







           
یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:58
حسین روشنایی

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اطلا عات عمومی و آدرس alikhani-mahdi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 15
بازدید ماه : 15
بازدید کل : 6989
تعداد مطالب : 9
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1